......باشم......اما......نباشم

خداوندا نی دانم از کجا آغاز کنم حکایتی را که گفتنش دردی عظیم هست و نگفتنش دردی عظیم تر و کاری تر.
او می خواهد من باشم اما  :
دردعشق است اما .......................
شهاب باشم اما در دل آسمان به پروازدرنیایم.
باران باشم اما نبارم .
جنگل باشم اما وجودم از درخت و سبزه تهی باشد.
ابر باشم اما ابری که باران ندارد.
باد باشم اما نوزم.
آتش باشم اما نسوزانم.
خورشید باشم اما نتابم.
ماه باشم اما در دل شب ندرخشم.
گل باشم اما بو و زیبایی نداشته باشم .
بهار باشم اما شادابی نداشته باشم .
کوه باشم اما صبور و مقاوم نباشم .
آب باشم اما زلال نباشم .
قلب باشم اما تپش نداشته باشم.
مسافر جاده عشق باشم اما از خانه ام سفر نکنم .
آری با او باشم اما عاشقش نباشم و او را دوست نداشته باشم .


تقدیم به او که در دل عشقش را قاب کردم تا ابد ...

تو..........................

باز هم تو ، باز هم تو که برایم مظهر عشقی . 
باز هم تو ،باز هم تو که برایم باران مهری.
باز هم تو ،باز هم تو که برایم ارمغان محبتی .
تو برایم کیستی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
تو برایم شمعی هستی در شبهای بی کسی .
تو برایم فانوسی هستی از بهر عشق .
تو برایم  مقدس هستی همانگونه که خداوند مقدس است .
تو برایم معنی کامل یک زندگی هستی .
تو برایم مفهوم بزرگی از مهر و محبت هستی . 
تو برایم درس مهم زندگی هستی.
تو برایم معلم تجربه و پشتکاری هستی .
تو به زندگی من مفهوم عشق ،مهر،محبت ،ایثار،صبر بخشیدی.
تو یگانه مشعل زندگیم بودی و هستی و خواهی ماند.
جز تو که یگانه امید زیستنم هستی به چه کسی می توانم پناه برم
و از روزگار بی مهر و محبت شکوه کنم .
تو برایم هرچه بودی و هر چه هستی نهایت عشق و دوست داشتنی .

از نوشته هایم و تقدیم به تو که برایم بهترینی در همه زمان ...

باز امدم .................

   مهربانم سلام 
   آمدم باری دیگر تا بگویم دوستت دارم .
   آمدم تا باز هم با هم و در کنار هم دنیایی ریبا بسازیم.
   آمدم تا مثل گذشته باز هم از تو و برای تو بنویسم .
   آمدم تا از همه دردهای مدت دوریم برایت بگویم.
   آمدم تا قصه عشقمان باری دیگر تکرار شود .
   آمدم تا باز هم برای تو عزیز سفرکرده ام بنویسم.
   بعد از این همه مدت که نیامده بودم الان خوشحالم،
   که باز هم حداقل تو را اینجا میبینم .
   خوشحالم که میتوانم تو را از اینجا باز یابم.
   آمدم تا همه حرفهایی را که مانند سنگ در این مدت روی سینه شیشه ایم 
   سنگینی کرده است را برای دل پرشورت باز گویم .
   آمدم تا باز هم ثابت کنم که تنها شهسوار میدان عشقم تویی .
   آمدم تا بگویم که تنها و تنها تورا می خواهم و بس .
   آمدم تا...........................................................

از حرفهای به دل مانده ام برای تو یگانه محبوب ...